فهرست مطالب
مجله امنیت بین الملل
پیاپی 40 (امرداد 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/07/10
- تعداد عناوین: 10
-
صفحه 4
-
صفحه 18
اولین نقش اندیشکدهها در سیاستگذاری، اهمیت بالای آنها برای ارایه راهحلهایی جهت موضوعات حساس و حیاتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. همچنین، ایفای نقش هنرمندانه میانجیگری بین پژوهشگران، تصمیمگیران و امروزه، آحاد مردم یک جامعه برای رسیدن به فهم مشترک یا حداقل شکلگیری درکی مشابه از امور، از وظایف آنها بهشمار میرود. یک اندیشکده خوب باید بتواند مسیرهای ضروری برای ایجاد ارتباط لازم با دریافتکنندگان یافتههای پژوهش (بهتعبیری مشتریها) یا بهطور قطعی سیاستگذاران، تصمیمگیران و دیگر اشخاصی را که باید محتواهای پژوهشی بهدست آنها برسد، شناسایی کند. همچنین، یک اندیشکده معتبر باید ظرفیت عملیاتی و سازمانی برای انجام تعهداتش در قبال سیاستگذاران و دیگر خریداران خروجیهای اندیشکده از حقوقدانان، متخصصان و حتی و همچنین عموم مردم را داشته باشد.
اتاق فکرهای آلمانی، تحت فشار شدید تغییرات سیاسی داخلی و تحولات بینالمللی هستند. تغییرات سیاسی پسا مرکل نیازمند تعریف برنامه پژوهشی ویژه، مختص آلمان است که از ابتدای تشکیل ایتلاف جدید تاکنون در اندیشکدهها مورد غفلت بوده است. موضوعات روز نظیر محیط زیست، انرژی، جنگ اوکراین و بسیاری دیگر نیازمند تعریف قالبهای جدید سیاسی و یا بهعبارت بهتر وارد کردن امور غیرسیاسی به سیاسی است که اندیشکدههای آلمان اصلا تمایلی به ریسک کردن و پرداختن به آنها ندارند. مشکل اصلی در این میان، اعطاکنندگان کمکهای مالی به اندیشکدهها هستند که از آنها دستورکار پژوهشی قدیمی و نخنمای سابق را میخواهند. این مهم، در کنار رقابت با دیگر اتاق فکرهای اروپایی در بروکسل، لندن و فرانسه، ضعف سیاست و امر سیاسی در آلمان را بهدنبال خواهد داشت و در آینده درصورت عدم توجه ممکن است نه فقط اثرگذاری اندیشکدههای آلمانی، بلکه ضعف آلمان در سیاستگذاری دروناتحادیهای، در مورد اتحادیه یا درمورد موضوعات بینالمللی و مواضع آلمان و اتحادیه را بهدنبال داشته باشد. آلمان صدای رهبری اروپایی را در نبود تحول اندیشکدههایش از دست خواهد داد. -
صفحه 30
امروزه اندیشکدهها به یک رکن جداییناپذیر از حکمرانی تبدیلشدهاند و کشوری از این ظرفیت بیشتر بهره را ببرد، میتواند ضمن کاهش عدم قطعیتها در حوزه تصمیمسازی، زیانها و هزینههای ناشی از تصمیمات نادرست را کاهش دهد و کارآمدتر باشد. رژیم صهیونیستی از آن دسته بازیگران بینالمللی است که اندیشکدهها در ارکان سیاسی بهخصوص سیاست خارجی آن تاثیرگذاری قابلتوجهی دارند.
اندیشکدهها در حوزه تصمیمسازی آن تاثیر قابلتوجهی دارند که این امر ناشی از عوامل متعدد سیاسی، امنیتی و فرهنگی بهخصوص فرهنگ سیاسی و راهبردی، نوع ساختار سیاسی و سطح اصطکاک با بحرانهاست که مهمترین آنها بهخصوص در حوزه سیاست خارجی عبارتاند از: بحران زیستی، نوع ساختار و نظام سیاسی و همچنین سیستم گردش نخبگان.
اندیشکدهها در تصمیمسازیهای رژیم صهیونیستی تاثیرگذارند و این امر به دلیل وجود بحرانهای منطقهای و بینالمللی در سیاست خارجی، تعاملات گسترده بازیگران بینالمللی بهخصوص قدرتهای بزرگ، وجود ملیتهای مختلف مقیم سرزمینهای اشغالی، همکاریهای نظامی و امنیتی با کشورهای مختلف و جایگاه صهیونیستها در اقتصاد بینالملل در حوزه سیاست خارجی نمود بیشتری دارد.
نوع و کارکرد تاثیرگذاری اندیشکدهها در حوزه سیاست خارجی رژیم صهیونیستی عبارتاند از: 1. تولید دانش برای حوزه سیاست خارجی؛ 2. لابیگری غیرمستقیم در کشورهای خارجی؛ 3. انحراف اذهان و عملیات فریب در داخل و خارج؛ 4. تصویرسازی و عادیسازی.
باتوجه به سطح خصومت این رژیم با جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت و اثرگذاری اندیشکدهها این رژیم در این فرایند، میبایست در جهت کاهش تهدیدات بهخصوص از این ناحیه اقدام کرد. در این راستا، چند راهکار بهعنوان توصیه ارایه میشود: 1. تقویت اندیشکدههای مرتبط با سیاست خارجی؛ 2. افزایش دیپلماسی اندیشکدهای؛ 3. ایجاد زمینه برای ورود نخبگان داخلی به دیپلماسی خط دو. -
صفحه 41
اندیشکدههای ژاپنی مانند سایر کشورها نیز با دولت در پیوند نزدیک هستند و معمولا نقش اطلاعرسانی و تاثیرگذاری بر سیاست خارجی و امنیتی این کشور را بر عهدهدارند.
نزدیک به نیمی از اندیشکدههای موجود در ژاپن بهجای تمرکز بر تاثیرگذاری بر سیاستهای عمومی، بهعنوان سازمانهای انتفاعی، اغلب بهعنوان وابسته به شرکتهای بزرگ، ازجمله موسسههای مالی، فعالیت میکنند.
چالشهای ناشی از ظهور چین، درک تهدید فزاینده در قبال کره شمالی و افزایش تنشها در دریاهای چین شرقی و جنوبی سبب شده است تا درگیری اندیشکدههای ژاپنی با مسایل بینالمللی افزایش پیدا کند. درعینحال، تقاضا برای ارایه مشاوره و آگاهیرسانی از اندیشکدهها افزایش پیداکرده است. درنتیجه، این نهادها فرصتهایی را بهدست آوردهاند تا نظرات خود را در گفتمان عمومی معاصر در مورد سیاست خارجی و امنیتی ژاپن مطرح کنند.
حضور متخصصان روابط بینالملل و اندیشکدهها در فرایند مشاوره و تدوین پیشنهاد و دستورالعمل در رابطه با تفسیر قانون اساسی در یکی از موضوعات بسیار حساس سیاسی ژاپن، یکی از مهمترین نمودهای حضور اندیشکدههای در سیاست این کشور است. درعینحال، این موضوع، امکانات و محدودیتهای مشارکت اتاق فکر در سیاست خارجی و امنیتی ژاپن را نیز نشان داد.
اندیشکدههای ژاپنی همچنان درصحنه بینالمللی حرفی برای گفتن ندارند و در این زمینه نابالغ هستند. در سطح داخلی نیز هنوز این نهادها بهعنوان یک بازوی مشورتی قوی واقعی در فرایند سیاستگذاری امنیتی و خارجی این کشور عملنکردهاند. -
صفحه 53
رابطه بین رهبران سیاسی و مشاوران آنها برای هر مطالعهای در مورد تصمیمگیری دولتی بسیار مهم است. در چین، اندیشکدهها از اوایل دهه 1980 بهتدریج به بازیگران سیاسی مشهودتری تبدیل شدند. پکن بهطور فزایندهای ارزش آنها را بهعنوان منابع تحلیل و ایدههای نوآورانه بهویژه در حوزه سیاست خارجی تشخیص داده است. اگرچه محققان هردو طرف چینی و آمریکایی رشد مطالعات بینالمللی در چین را مورد بحث قرار دادهاند، نقش اندیشکدهها در سیاست خارجی چین تاحد زیادی نادیده گرفته شده است.
در اوایل دهه 1960، دولت چین اولین موسسههای تحقیقاتی خود را در حوزه آمریکای لاتین، آسیای غربی و آفریقا، و اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی ایجاد کرد.همه این موسسهها در طول انقلاب فرهنگی (1966-1976) بسته شدند زیرا در تمام آن دوره، دولت چین سیاست خارجی را بهعنوان یک حوزه ویژه و تقریبا انحصاری متعلق به تصمیمگیرندگان و بوروکراتهای ارشد میدانست. با پایان انقلاب فرهنگی در سال1976، بار دیگر توسعه اندیشکدهها آغاز شد. پس از یک دهه غفلت، ناگهان بررسی امور بینالملل به یک اولویت مهم در محافل دانشگاهی و دولتی تبدیل شد. محدودیتهای فکری بهتدریج پس از سال 1978، کاهش یافت زیرا حزب کمونیست بهدنبال جذب دانش«متخصص» به فرآیند سیاستگذاری بود.
تجزیه و تحلیل اندیشکدههای چینی به دلیل تفاوت بین چنین موسسههایی در چین و جاهای دیگر پیچیده است. در غرب، اندیشکدهها سازمانهای مستقل و غیردولتی تحقیقاتی سیاسی هستند و عموما بهصورت غیرانتفاعی فعالیت میکنند. در چهارچوب سوسیالیستی چین سود مطرح نیست، اما استقلال و خودمختاری مطرح است. همه موسسهها (بهاستثنای معدودی) توسط دولت تامین مالی میشوند و همه متخصصان کارمندان دولتی هستند (البته نه لزوما اعضای حزب کمونیست یا خدمات دولتی).
تقسیمبندی اندیشکدهها در چین بدین شرح است: ساختار اندیشکدهها بسته به رابطه و موقعیت آنها در داخل دولت متفاوت است. اساسا، چهار نوع اندیشکده سیاست خارجی در چین وجود دارد: موسسههای تحقیقاتی دولتی، موسسههای تحقیقاتی آکادمیک، موسسههای تحقیقاتی مستقر در دانشگاه و موسسههای تحقیقاتی مستقل. موسسههای سیاست خارجی چین از نظر منافع، منابع، نفوذ و اثربخشی متفاوت هستند. آنها با تغییرات گسترده در کیفیت و ساختار بوروکراتیک عمودی که مانع از همکاری و تبادل اطلاعات میشود، مورد شناسایی قرار میگیرند. برای رفع این مشکلات، سیاستگذاران انجمنهای دانشگاهی را راهاندازی کردند که از مرزهای اداری عبور میکنند. انجمنهای حرفهای و انجمنهای تحقیقاتی متعددی که با روابط بینالملل و مطالعات منطقهای مرتبط هستند از سال 1979 تاسیس شدهاند. -
صفحه 78
طبق گزارش «شاخص اندیشکدههای جهانی در سال 2020»، از میان 11175 اندیشکده در جهان و از میان 599 اندیشکده در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، عربستان صرفا 13 اندیشکده دارد. عربستان در میان شانزده کشور منطقه، صرفا از عمان و سوریه اندیشکدههای بیشتری دارد و در این زمینه شکاف قابلتوجهی میان عربستان سعودی از یکسو و جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، مصر، عراق، اردن، لبنان و رژیم صهیونیستی ازسوی دیگر، وجود دارد.
این اندیشکدهها در فرایند تصمیمسازی و تصمیمگیری در حوزههای سیاست خارجی نقشی ندارند و صرفا در راستای حمایت از تصمیمات اخذشده به توجیه آن تصمیمات، سیاستها و اقدامات میپردازند. این موضوع ناشی از مستقل نبودن اندیشکدهها از دولت، وابستگی مالی آنها به پادشاهی، نقش ضعیف جامعه مدنی در عربستان و نادیده گرفتن افکار عمومی ازسوی سیاستمداران است.
یکی از موضوعات مهمی که نیاز عربستان به اندیشکدهها را نمایان میسازد، وقوع انقلابهای جهان عرب در عین ناباوری حاکمان کشورهای عربی منطقه بود. همچنین این کشور برای کمک به چشمانداز عربستان سعودی 2030 که چشماندازی بلندپروازانه برای توسعه و رفاه است به اندیشکدههای بیشتری، بهویژه در حوزه فناوری و دانش، نیازمند است.
دولت عربستان سعودی نیاز به باز کردن فضا و پذیرش نقش و اثرگذاری اندیشکدهها بر سیاست خارجی و امنیت خود دارد. گسترش اندیشکدههای تحقیقاتی به تعداد اندیشکدهها محدود نمیشود بلکه دامنه و تاثیر کار آنها نیز بایستی گسترش یابد. درحالیکه حتی سیستم سلطنتی عربستان سعودی تجربه سیاسی چندحزبی را نیز ندارد. درنتیجه، ممکن است عربستان درصورت احساس نیاز برای کسب تخصص و اطلاعات در تدوین خطمشیها، به کانالهای خارجی، ازجمله تحلیلگران فردی در حوزه سیاستهای خارجی و مسایل راهبردی و یا مراکز تحقیقاتی مختلف، روی آورد. ازاینرو، تشویق به توسعه اندیشکدهها در عربستان سعودی، یک انتخاب واضح برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد مسایل پیچیده اقتصادی، قانونی و اجتماعی است که قبلا در عربستان تجربه نشده بود. دولت عربستان نیز باید چهارچوب قانونی لازم را برای حفاظت از منافع و استقلال موسسههای تحقیقاتی پیشرو ایجاد کند. -
صفحه 100
اندیشکدهها و موسسههایی که عموما نهادهایی غیردولتی محسوب میشوند، بهعنوان بازوی کمکی نهادهای دولتی در قالب تحلیل اطلاعات گسترده نقشآفرین هستند.
اندیشکدههای روسیه بر اساس مالکیت و روند تکامل آنها به سه دسته تقسیم میشوند:1) موسسههایی دانشگاهی با بودجه دولتی که موسسههای تحقیقاتی در سیستم آکادمی علوم روسیه را در برمیگیرند.
2) دانشکدههای خصوصی که توسط اندیشمندان، روزنامهنگاران دوره شوروی تاسیس شدند.
3) اندیشکدههایی که از اواخر دهه ،2000 از طرف دولت ایجاد و نسبت به بسترهای فکری آنها اقدام شد.
گروه نخست از اندیشکدهها میراثدار اندیشکدههای علمی دوران شوروی هستند که تمرکز مطالعاتی خود را بر غرب قرار داده بودند و اندیشکدههای گروه دوم را برخی از دانشگاهیان سابق موسسههای آکادمی علوم روسیه و دانشگاههای دولتی ایجاد کردند.از اواخر دهه2000، با رشد خزانه کرملین و تلاش مقامات برای ارتقای قدرت نرم روسیه در سطح جهانی، تاسیس اندیشکدههای گروه سوم در دستور کار قرار گرفت.
نکته قابل توجه این است که عمده اندیشکدههای روسی بیش از آنکه موسسههایی را که کارکنان پژوهشی دایمی دارند، مدیریت کنند، شبکههای اجتماعی و مکانهای ملاقات را نمایندگی میکنند. این واقعیت هر دو نقش آنها را به عنوان ابزارهای قدرت نرم روسیه برای مخاطبان خارجی و بسترهایی برای تحکیم جامعه متخصص روسیه برجسته مینماید.
اندیشکدههای فوق چندان از نگاه انتقادی برخوردار نیستند و راهبردهای موجود و روایتهای غالب در میان نخبگان را بهسمتی سوق دهند که با توجه به دیدگاه حرفهای آنها مفید تلقی میشوند.
اندیشکدههای سیاست خارجی روسیه بهطور کلی فرصتی برای تاثیر مستقیم بر تصمیمگیری سیاسی و امنیتی ندارند اما تفکر و ارزیابیهای آنها میتواند اطلاعات جایگزینی را در اختیار کرملین قرار دهد که در مواقع بحران، ارزش ابزاری پیدا کند. -
صفحه 125
نسل جدید اندیشکدههای حوزه سیاست خارجی در هند با حمایت دولت مودی و برای تخصصیتر کردن حوزه مطالعات خارجی ظهور پیدا کردند؛ منابع مالی بیشتر، دسترسی اطلاعاتی بهتر و امکانات بالاتر زمینه رشد و تقویت این نهادها را ایجاد کرد. ظهور هند بهعنوان یک قدرت اقتصادی و سیاسی در ابتدای هزاره سوم و تمایل هند برای ورود قدرتمندتر در عرصه بینالمللی یکی از دلایل اصلی این تغییر نگرش بود. همچنین در این دوران تغییر رویکرد دولت مودی و تمایل او برای تقویت اندیشکدههای منتخب زمینه دسترسی آنها به اطلاعات سازمانی را فراهم و درنتیجه، اثربخشی توصیهها و پژوهشهای این اندیشکدهها ارتقا پیدا کرد. مودی در ژوین 2014 اعلام کرد «کلیه چهارچوبهای سیاستی باید برمبنای بررسیهای اتاقهای فکر باشد». در این چهارچوب میتوان به 1. نقش بنیاد «آبزرور» در ایجاد چهارچوب توافق سایبری میان هند و ایالات متحده؛ 2. تبدیل بنیاد آبزرور به بازوی اصلی همکاری با وزارت خارجه اشاره کرد. بهطوریکه گزارش سالانه این بنیاد در سال 2016 باعنوان «شاخص درگیری هند با مسایل ژیوپلتیک و ژیواکونومیک» مبنایی برای گفتگوهای سالانه رایسینا شد.
دولت هند چند اقدام را در دستورکار بهبود اندیشکدهها قرار داد: 1. حضور سهساله پژوهشگران در وزارت خارجه و فعالیت در سفارتخانهها با هدف آشنایی نزدیک با بروکراسی، نهادهای تصمیمگیر و کشور محل مطالعه؛ 2. دعوت از کارشناسان خارجی در اندیشکدههای هندی؛ 3. گشایش دفاتر منطقهای اندیشکدههای مهم خارجی در هند نظیر دفتر کارنگی و بروکینگر؛ 4. گشایش دفاتر اندیشکدهای هند در خارج از این کشور. این مسیله از یکسو موجب تقویت تحلیلی و دادهای اندیشکدههای هندی میشود و ازسویدیگر، زمینه همگرایی این اندیشکدهها با همتایان خارجی خود را افزایش و در نهایت، امکان حل مسایل حاد پیش رو میان دولت هند و دیگر دولتها را ازطریق ارتباطات میان اندیشکدهای و تغییر ادراک نخبگان فراهم خواهد آورد. همکاریهای میان اندیشکدهای از یکسو موجب تقویت ارتباطات میان نخبگی و تلاش برای حل مسایل در لایههای نخبگی است و ازسویدیگر، مسیری امن برای استفاده از تجربیات دیگر کشورها در حل مسایل و از آن مهمتر، درک بهتر ادراک جامعه نخبگی کشور هدف است. -
صفحه 137
سه اندیشکده چتم هاوس، موسسه سلطنتی خدمات متحد و موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک بهعنوان معتبرترین اندیشکدههای بریتانیا در حوزه سیاست خارجی و امنیتی نقشی مهم در طراحی و پیشبرد سیاست خارجی بریتانیا ایفا نمودهاند.
این سه اندیشکده با حضور کارشناسان تماموقت به همراه شبکه پیوستهای از کارشناسان به ارایه تحلیل و توسعه ابتکارات در حوزه سیاست خارجی و امنیتی پرداخته و با تشکیل میزهای پژوهشی تخصصی و ارایه راهبردها و راهکارهای موثر در حل مشکلات و چالشهای امنیت ملی و سیاست خارجی، در صف مقدم اتاقهای فکر در بریتانیا قرار میگیرند؛ بهطوریکه درحال حاضر، این موسسههای مطالعاتی بهعنوان مراکز تاثیرگذار در حوزه تصمیمسازی وایت هال، مهمترین و کارآمدترین راهبردها و راهکارها را در حوزههای سیاست خارجی، نظامی و امنیتی و همچنین بحرانهای جهانی به سیاستمداران انگلیس و حتی رهبران جهانی ارایه و نقش تعیینکنندهای در تدوین سیاستهای حمایتی از دولت در حوزه سیاست خارجی و امنیتی ایفا مینمایند. آنها با ارایه پژوهشهایی با بالاترین سطح کیفیت، توصیههای سیاسی و تحلیل طیف گستردهای از مسایل سیاست خارجی و امنیتی تلاش مینمایند نقش مشورتی و تاثیرگذاری خود را بر مراکز سیاستگذاری اعمال نمایند.
این سه مرکز همچنین ازطریق حضور اعضای خود در مراکز و مناصب مهم سیاستگذاری و همچنین جذب بسیاری از مقامات و متخصصان دولتی سابق و برجسته در حوزههای سیاست خارجی و امنیتی پیوند خود را با مراکز تصمیمگیری حفظ و با برگزیدن بسیاری از رهبران تجاری و سیاستمداران برجسته در هییتمدیره و هییت مشاور خود به تثبیت جایگاه بنیاد فکری خود در تبیین سیاستهای خارجی و امنیتی میپردازند.
دراینمیان، سه اندیشکده مورد بررسی بریتانیایی باسابقهای بسیار طولانی، نقش مهمی در شکلدهی و ارایه ایدهها برای تاثیرگذاری بر فرایند سیاست خارجی و امنیتی در این کشور ایفا نمودهاند. چتم هاوس ارتباط بهتری با جامعه دانشگاهی داشته و مستعد جذب کارشناسان دانشگاهی برای شرکت در رویدادها و همکاری با نشریات آن است با در نظر گرفتن این موضوع، میتوان انتظار داشت که چتم هاوس احتمالا با بهرهگیری از صداها و شبکههای دانشگاهی، نقش مشاورهای در حوزه راهبردی انجام دهد. پیوند با دانشگاهیان برای این موسسه به منبعی برای مشروعیت و منبعی برای انتشار ایدهها به جوامع تخصصی دانشگاهی تبدیلشده است. دو اندیشکده دیگر با سرمایهگذاری در دفاتر اقماری در خارج از کشور مدل متفاوتی را ایجاد کردهاند. موسسه سلطنتی خدمات متحد، یکی از برجستهترین مراکز جهان در حوزه امنیت ملی و دفاعی محسوب میگردد. همچنین نقش موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در پرونده حمله به عراق، نشاندهنده جایگاه این موسسه در تاثیرگذاری و مشروعیتبخشی به سیاست خارجی بریتانیاست.